سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آج

یا سبوح

لحظات چه متفرق شده اند

بی حس و کرخت

گز گز شونده و سوزنی

دقت ها کم و مار پیچی اند

انگار در نیمه گدار دنده عوض کرده اند

سرد و بی روح

حاشا که بد کنیم

آیا بد شده یا بد شده ایم

در زندگی ببخشید تا بخشیده شوید

کمی این طرف تر یا کمی آن طرف تر

زودتر یا دیرتر

آن دورها یا همین نزدیکی

فرق نمی کند

سرد نباشید

در این گرمی هوا

مثل اینکه هوا هم گرم نیست!!؟


یا مبدا

پر کاهی در روی آب

ادعای کشتیی دارد

که چنین هستم و چنان نیستم

من از اینسوی به آنسوی هستم

من از موانع با این روش می گذرم

در گذرگاه با این طرفند می روم

من اینم و من آنم و من.....

در همین هنگامه بادی نه چندان قوی آب را مواج و تلاطمی بر دریا می نشیند

پر کاه نه لنگر دارد نه ایستگاه و نه خواستگاه

او و اینهمه ادعا مانده در راه......

مورچه ای در معبری با دانه ای روان است

من چه قدرتی دارم و چه بازویی در من چقدر توانایی نهفته چند برابر وزنم دارم دانه میکشم

گم نمی شوم و این راه دور از خانه را با پر دلی طی می کنم من اگر در قهرمانی المپیک شرکت کنم ممتازترین هستم و طلایی جاده ها را میشناسم و آسمان را و من ...

در این اثنا نم نمک بارانی باریدن میکند و جویبار کوچکی جریان مورچه پا در هوا در چند قطره باران گرفتار نه ابر را می بیند و نه زمین را و نه جاده میداند کجاست فقط پر کاهی میخواهد که جان بدر برد و نفسی و ....

مگسی وز وز کنان بر بینی نه چندان تمیزی زوم کرده ننشسته می خورد و پر کشیده و در جایی دیگر از بدن فرد فرود می آید چنانکه مرکز غذاهای عالیه را یافته بر هر حرکت دستی چنان جنبان و سریع است که تا ندارد مغرور از خود که من در نزدیک و چشم دهان و دست این آدمیزاد میچرم و او هیچ راه گریزی از من ندارد او نمی تواند به من هوشیار و چشم باز و توانا در پرواز دست یابد

من او را می جویم و می خورم و او در آزار من دست از پا درزاتر است من روشهای بسیار مبتکرانه ای در پریدن و خوردن دادم که هیچ کس به گردم نمی رسد هنوز انسانی نتوانسته زوتر از من غذایی را مزه کند من چقدر فرز و پیشرو هستم.....

در همین خیالات غوطه ور است که در تارهای عنکبوت گیر و هرچه بیشتر تقلا می کند بیشتر در بند میشود و گرفتاری فزونتر....

تقلا فایده بخش نیست گوید کاش موری می آمد و این طنابها از پایم می گسست و رهایی و....

....کاندید شده است برای ریس جمهور شدن دست و پا می زند آنطور آمار می دهد فراوان من آلودگی را از بین می برم من زمین را پر از محصول می کنم من دامداران را رونق بخشم من سفره ها را پر از غذاهای متنوع می کنم من نفت خام نخواهم فروخت بلکه از آن انواع محصولات اسخراج کرده و صادر می کنم و گنجینه کشور را پر از ارز من کسب و کار را رونق می دهم من کاری می کنم که مردم بگویند دیگر نیازی به یارانه ندارند من 100روزه همه این کارها را به سامان می کنم من تمام وعده هایم در سررسید این صد روز اجرایی می کنم

این که به مردم آمار نشان بدهی و بگویی بانک مرکزی می گوید تورم نداریم و یا مرکز آمار می گوید چنان و بهمان درست نیست جیب مردم ملاک است تورم و رونق و شاخص های اقتصادی را مردم لمس می کنند چرا باید آمار چنین بگوید مردم خودشان خواهند دید دیگر اینها در ریاست من جمع خواهد شد

مرا اگر انتخاب کنید کاری می کنم که همه ابرقدرتها بدست و پای ما بی افتند این کشورهای زپرتی که جای خود دار کاری خواهم کرد که پاسپورت ایرانی در جهان ارزش اول را پیدا کند مفسدان اقتصادی را چنان له کنم که تا ایرانی هست نتواند قد علم کند. مردم چنان به رونق اقتصادی برسانم که بگویند چگونه توانست اینهمه در صد روز کار ایجاد کند که کشور از نظر عمرانی بالاترین نرخ را دارد یک جوان بیکار نیست بخصوص اگر تحصیل کرده باشد و......

100 که گذشت حالا به 1100هم رسیده و فقط 300روز از مهلتش در کرسی ریاست باقی است هیچ آبادانی مشاهده نمی شود کرد. قبض آب و برق و گاز و ... را بدون هیچ مجوز قانونی 300% بردند بالا حقوق کارگر و کارمند را در این سه سال 40%افزایش نداده اند بودجه عمرانی را به صفر رسانده اند بیکاری را تا هفت میلیون جوان افزایش رکود را در تمام سیستم کشور منتقل کرده اند پاسپورت ایرانی برای کشوری چون امارات و جیبوتی شده درویزیگی وزرا که راهشان نمی دهند عزت ایرانی را بجایی رساندند که آمریکا برای نماینده شان در سازمان ملل نه آمریکا راه نمی دهد و آنها که از هیاهو پر بودند عملا هیچ غلطی نکردند.

500زایر ایران را قتل عام کردند ولی نفس شان یک هق نکرد

هزاران سانتریفیوژ هسته ای که با خون دل و جان کندن و جان دادن بدست آمده بود و قلب راکتور که ترس را تا مغز استخوان صهیونیستها برده بود را بتن ریختند برای هیچ حالا همه نشسته اند و بدعهدی دشمن را ماله کشی می کنند سخن گوی خزانه داری آمریکا هم مانده که چطوری طرفشان به این راحتی از آنها دفاع می کند

قرار بود امید در همه جا موج بزند بعد از 1100روز از افتضاحات شان در مصاحبه خودشان هم هیچ نکته امید بخشی بیرون نمی آید. فقط چند پاره کاغد در دست که بانک مرکزی گفته از رکود خارج شده ایم و تورم تک رقمی شده است و مرکز آمار گفته بیکار نداریم و وزارت نفت فرمده آقای ژنرال که 2میلیون بشکه نفت خام فروخته اند ولی پولش را قطره قطره خواهند داد .همه وعدهای داده شده را تکرار می کند هنوز انگار ریس نیست هنوز نامزد ریاست است.

قرار بود عدالت را بگسرانند اما برای یک گارگر و یک کارمند با یک میلیون تومان خزانه شان خالی است ولی برای یک نامدیر دزد و نورچشمی حقوق 257برابر آن کارمند را میدهند برای یک زوج وام چهار پنج میلونی ندارند اما چند میلیارد را با سود صفر می دهند به یک مفسد دزد که نامش هست مدیر و از غیرت هیچ بویی نبرده البته همان مدیران نجومی بگیر وام میدهند که مبادا ناراحت بشند.

برای اینکه دهن کجی به ملت و رهبری را خوب تکمیل کنند این مدیران که از نظر ملت دزد نامیده شده و از نظر امامشان متجاوز به ارزشهای نظام و باعث بی اعتمادی کامل به دولت و دولتیان شده را همین باعثین این گندکاریها آنها را ذخایر نظام و امانتداران می نامند

وای بر ما و این امانتداران

وای به نظام و این ذخایر....

اینها ذخایر جیبی و ارزی و بانکی هستند نه نظام. اینها سارقان بیت المال هستند نه امانتدار اموال مردم!

ما چه می بینیم این افراد را و آنهایی که از اینها ارتزاق دارند چه می پندارند این قشر را

عدالت از این واضع تر می جوید.!!!؟

یکی در اون بالاها ماشین چند میلیاردی سوار می شود و این یکی اینجا پول تاکسی ندارد که زن بیمارش را به درمانگاه برساند؛ گریه ندارد این کشور داری و این اقامه به قسط.

اینها ارزشهای انقلاب و نظام و معمار انقلاب بود!!!!!؟؟؟؟؟؟

آن مردان بی ادعایی که شبانه روز کار می کردند و چندرغاز حقوقشان را هم بخاطر مستضعفین دریافت نمی کردند کجایند

کجایی سال 1360 چرا اینقدر از جاده دور افتاده ایم 

می شود برگردیم و جاده را پیدا کنیم

کجایی جاده.؟؟؟.

37سال از کجا به ناکجا آباد آمده ایم.

 

جاده کجایی؟؟؟؟کجایی جاده؟؟؟؟