سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آج

هوالمحبوب

درد مشترک ما در سراسر کشور و پیوند دهنده هر همشهری با دیگر رعایت حقوق شهروندی است.

بخاطر اینکه هیچ کس حاضر نیست که حقوق شهروندی را رعایت کند.کوچه نه کوچه ما!

البته همین ابتدا اشکال نکنید هیچ کس غلط است این همان هیج کس نزدیک صفر است نه خود صفر و صفر مطلق.

همانطور که در فیزیک رسیدن به صفر مطلق ناممکن است لذا دو صفر را اختراع!!!! کردند صفر و صفر مطلق

و چون صفر مطلق نداریم و یا قابل دسترس نیست از بکار بردن صفر هیچ باکی نیست و ما هم که فیزیکدان بوده و هستیم از هیچ کس بجای هیچ کس نزدیک به صفر استفاده می‌کنیم شما هم گلایه نفرمائید.

بطور کلی همه ما براحتی حقوق همدیگر را رعایت نکرده و اعتنایی هم به این امر نداریم.

سالها قبل که روستایی زیست بودم وقتی در روزنامه و مجله اعتراضهایی از این دست می‌خواندم و می‌شنیدم که شهرداری چنین کرده و آب چنان مفاهیم آن برایم قابل لمس نبود. و می‌گفتم یعنی چه.

اما امروز که کمی شهرزیستی شده‌ام و بهتر بگویم که روستاها شهر شده‌اند و شرکت آب و برق و تلفن و گاز الحمدالله بساطشان خان نعمت شان همه جا گسترده شده نه اینکه این درد قدیم را احساس می‌کنم بلکه با خون و استخوان و پوست درک!!!! می‌کنم.آبهای آبفا برای رعایت حقوق شهروندی

اگر شناسنامه و تاریخ یا تاریخچه کوچه خودمان را برایتان مرور کنم متوجه این درک مشترک خواهید شد.

حالا این شرکت خانها را که کوچه سند مطلق‌شان محسوب می‌شود که هرکار خواستند بکنند ما خودمان هم داریم دست آنها را از پشت می‌بندیم.!

دوازده سال قبل که در همین کوی ساکن شدم نه کوچه آسفالت بود و نه همه خانه‌ها ساخته.

اولین رعایت کننده حقوق شهروند این حقیر بودم چون تازه وارد معمولاً چنین است و باید باشد!!!

هنوز قرار بود که بنا برای اندود بام بیاید و ما هم کاه و خاک را فراهم و کوچه را به آن مزین کردیم!

تا بنا طبق قولش! عمل کند حتماً کمتر از دو هفته بدقولی بهش نخواهد چسبید ! این دو هفته گرد وخاک را به خورد اهالی کوی روانه کردیم.

خدا را شکر که کوچه آنقدر عریض بود که راه آمد و شد را سد نکردیم.

همسایه بغلی هم بدش نیامد از ما تبعیت کند و او هم چندین هفته سرکار قول بنا بود و اهالی محترم نوش جان کننده حقوق شهروندی!

زمین روبرو که هنوز ساخته نشده بود یادش آمد که بسازد و اهالی را در زیبایی کوچه یاری.

دو سالی که خیلی هم فوری و فوتی ساخته شد اهالی از خاک و آجر و سنگ و وسایل بنایی فیض حقوق شهروندی می‌بردند.

دیگر همسایه کناری هم یادش آمد که روی پارکینگ‌اش یک اتاقکی بسازد و بعد از نیمه ساز شدن با شکایت همسایه کناری بخاطر حقوق شد!

و شهرداری مانع ساخت و همینطور این نیمه ساخته زینت بخش کوی مانده که مانده!

سرتان را درد نیاورم هر سال یکی از ساکنین یا تجدید بنا می‌کند و یا دیواری بلند می‌کند یا برمی‌دارد.

همیشه این قضیه محیاست.

بگذریم که همین الان یک خانه در حال کند و کوب است که بازسازی بشود و یکی از خانه‌های نساخته در حال ساخت که معلوم است تا چندین سال که ساخته خواهد شد این قسمت از برکات حقوق شهروندی برخوردار است.

اما ما بعد از کلی دوندگی هفت سال پیش با پیش پرداختهای زیاد و پارتی بازی موفق شدیم این کوچه را آسفالت کنیم و خوشحال که رفت و آمد وسایط نقیله دیگر زیاد گرد و خاک نخواهد کرد.

اما نمی‌دانم این آسفالت چه نعمت بزرگی است که همینکه کوچه آسفالت شد شهروندان برای احترام به ما سرعت خودروهای خود را زیاد و تعداد رفت و آمدها را بیشتر و بجای گذشتن از دیگر کوچه ها از این کوچه تردد کرده و آنرا با خیابان کناری اشتباه گرفتند.

و از دیگر نشانه‌های نعمت بودن آن اینکه ماشینهای سنگین هم گاهی در آن سرک می‌کشندو باعث ترکیدن لوله آب می شوند.

و تا مهندسین و تکنسین‌های شرکت آبفا بیآیند و وصله کنند چند وقتی کوچه متنعم به آب روان است.

بعد هم که آمدند یک تل خاک و گل تا چندین هفته وسط کوچه بجا است و .... کوچه‌ای‌ها ......

ماه ‌ها طی می‌شود تا با داد و بیداد بتوانی شهرداری را برای ترمیم آن به کوچه برسانی!

لوله آبمان کم بود شرکت مخابرات جدیداً ارتباطات سیار فن‌‌آوری هم برای گسترش شبکه دست بکار شد.

نمی‌دانم چه مرض است که تا کوچه آسفالت نبود از گسترش هیچ بوی نمی‌‌آمد اما صبح روز آسفالت گسترش آغازیدن کرد!

این هم شش ما لطف شرکت سیار و ارتباط و رعایت حقوق شهروندان!

بعد به شهرداری و ارتباطیون فن‌‌آور آنقدر شکایت ببر تا سال سر آید و شهرداری گودال و کانال آنها را پر و ترمیم بفرماید.

سه سال قبل این شهر به نعمت بعدی هم مجهز شد البته نه آنچه در لوله است بلکه نعمتهای بالا شمرده را می‌گویم.

روز قبل از عید غدیر بود که شرکت محترم گاز سرتا سر کوچه را کانال زد که لوله ناز گاز از آن عبور دهد!

دو هفته‌ای خودروهای ما در خیابانهای اطراف ولو بودن که خدا را شکر می‌خواهیم گاز دار بشویم اهالی شرکت گاز می‌گفتند که شش ماه دیگر گاز در خانه‌هاست.

سه سال گذشت تا آمدند و علمک‌ها را چسباندن کنار درب منازل و حالا هم که لوله منازل کشیده شده به چه علتی کمبود گاز ، طراحی غلط، نرسیدن گاز و..... هیچ اشتراکی پذیرفته نمی‌شود.

حقوق شهروندی یعنی همین که سه سال الاف لوله و علمک باشی و حالا هم سرکار ندادن اشتراک!

راستی شما کشف نکردید چرا تا یک خیابان و یا کوچه آسفالت می‌شود روز بعد شرکت مخابرات آنرا کانال زنی می‌کنه!

کانال مخابرات که ترمیم شد!!

روز بعد شرکت آبفا یا آبفار آنرا کانال زنی می‌کنه؟!

و کانال آب که ترمیم شد!

شرکت گاز کانال می زند!؟

و این هم که نرمیم شد!!!!

.

.

دوباره از سر نو!

حالا که حقوق شهروندی به اینجا رسید از شرکت گاز این یکی را حیف است که تعریف نکنم چون بسیار در بسیار خوشمزه است.

وسط همین خیابان ابن سینا شرکت گاز از سال قبل دارد ایستگاه فشار میزند ایستگاه که تمام شد اسفند ?? یک لوله به خیابان امام خمینی(ره) اتصال دادند.

دو ماه قبل همان لوله را از خاک بیرون انداختند و دوباره خیابان ترمیم شده ابن سینا و امام را بند آوردند و چند هفته حقوق شهروندی شهروندان را رعایت !!!! کردند!!!!

و یک خط لوله جدید جای لوله قبلی گذاشته و قضیه تمام!

راستی که مهندسین گازی این شرکت چقدر پیش بینی قوی دارند که طرح آنها فقط دو ماه هم دوام ندارد.

راستی بقیه پیش بینی آنها برای مردم در چه احوالی بسر می‌برد.

چند وقت دیگر کدام لوله را باید تعویض نمایند؟

شما خبر ندارید؟

.

همه این مسائل یا از طراحی گسترده ناشی می‌شود یا از پیش بینی درست یا رعایت حقوق شهروند!

آیا جلوتر بینی هم چیزی وجود دارد.

دوستی می‌گفت هفتاد سال قبل در ورودی شهر کرمان یک پل راه آهن ساخته‌اند که هنوز جوابگوی ورودی شهر است که هیچ تا صد سال آینده هم مشکلی ندارد.

اما بیست و پنج سال قبل یک پل راه‌آهن همین بیاض پیش گفته زدند حالا که جاده چهار بانده شده ماندند که چه کنند آخرش هم با ماست‌مالی چهار باند را از همان تنگه جاده قبلی رد دادند!!!!!!!!!!!!!

....

من که می‌گویم چیزی وجود ندارد شما چی؟


     بنام آفریننده زیبایی     

متن زیر از وبلاگ علمدار برگرفته شده است و در ادامه لینک آن و توضیحات حقیر!

تالاب فرهنگ آباد

 

این تالاب در 6 کیلو متری جنوب شرقی محلی انار و قرار گرفته . و از شش حوضچه تشکیل یافته . در حال حاضر خوشبختانه همه حوضچه های آن  پر آب میباشد ، ولی در اواخر تابستان بعضی از حوضچه ها خشک میشود

.                                       Image and video hosting by TinyPic                        پرندگان مهاجر زیادی به این تالاب مهاجرت میکنند که لک لک سفید و چند نوع مرغابی دیگر از جمله این پرندگان هستند . در حال حاضر محافظت چندانی از این پرندگان به عمل نمی آید که ما از مسئولین محیط بانی منطقه تقاضا داریم حفاظت بیشتری از این تالاب و پرندگان آن به عمل آورند و از ویرانی این سرمایه ملی ممانعت کنند. در ضمن مردم محلی ، این تالاب را به نام خیس کشو میشناسند

                                           Image and video hosting by TinyPic     

http://alamdareanar.blogfa.com/post-83.aspx

**************************  توضیح *********************

سالهاست که منابع طبیعی ، مراتع و جنگلها ، آبهای زیر زمینی بوسیله یک عده سود جو

و ارتباط با عوامل به اصطلاح مدیر و کارشناس در حال از بین رفتن است.

ولی تا کنون هیچکس جوابی به این نوع سو مدیریت و سوء استفاده ها نداده است.

و نمی‌توان انتظار داشت که مدیران استان که ظاهراً خود دستی در این گونه اعمال دارند کار خاصی انجام دهند.

از نظر ایشان:

تالاب فرهنگ آباد یک محیط کثیف و پر از جانوران مضر است که بهتر است از بین برود!

از نظر ایشان:

پولی که می‌شود از یک اصله درخت حاصل کرد بیشتر از درختهای گز و ... این خیس‌کش است.

از نظر ایشان:

بهترین استفاده و بهینه استفاده از خیس کشو همین پولی که بعنوان زیر میزی و... داده می‌شود بقیه را ولش.

از نظر ایشان:

بهترین استفاده از خیس کشو خشکاندن آن و کاشت درخت پسته است، زمین شورزار بدرد چی می‌خورد.

منابع طبیعی!

جنگلبانی!

حافظان محیط زیست!

و محیط طبیعی!

...... همه معلوم است که برای چی‌کاری در استان شرف حضور دارند.

همان مسئولیتی که اداره آب منطقه‌ای در برابر حصانت از آبهای زیر زمینی دارد اینها هم همان مسئولیت را کامل به اجرا گذاشته‌اند!

خدا عاقبت همه را بخیر کند!

با این نوع اداره کردن استان!

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ............................آ یااااااااااااااااااااااااا کسی جوابگو ست؟؟؟

......

.

...............منتظر می‌مانیم......