سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آج

بنام خدای محمد

کاری است مارا

فرمان همان است

تلاش نتیجه می دهد

بردباری برداشت شیرین دارد

سختی توانایی می آورد

حرکت به سوی هدف 

نیاز به مقاومت دارد

انسان سخت کوش موفق است

موفقیت رایگان نیست

.....

بهشت را به بها دهند نه به بهانه

....

انسان را در کبد و سختی آفریدیم تا رشد کند

هدف از رشد انسان رسیدن به کمال است

....

هرکه در این بزم مقرب تر است   جام بلا بیشتر می دهند

جام بلا همان راه ساخته شدن و پیشرفت است


یا واسع داد

در دنیایی که هر روز آن همانقدر تنگ می شود که وسیع می پنداریم چه دیدی از آن داریم

یک زمانی برای یک خبر گرفتن از شهر کناری باید چند روز را صرف کنی ولی امروز یک خبر از آن سر دنیا فقط چند ثانیه طول نمی کشد بدست مردم این سوی دنیا میآید و برعکس.

اما این سرعت و وسعت خبرها و اطلاعات و جابجا شدن آن بجای اینکه انسان را مطلع تر کند آنرا گیج و منگ کرده حتی در جایی او را غافل کرده و بدتر اینکه تعدادی را هم فهم برعکس داده.

بجای وسعت بخشی برای انسان او را در مضیقه و تنگنایی بنام صحت و زمان قرار داده یعنی یک سنت الهی را برای همه ثابت کرده اگر چیزی بدست آوردی بدان بجای آن یک چیز دیگر را از دست داده ای.

یک مصداق بیآورم که برای همه تجربه شده وقتی در روستا زندگی میکردیم هر خانه با دیگری فاصله بسیار داشت شاید کیلومتر اما همه همدیگر را می دیدیم احوال هم میگرفتیم و... اما حالا که در شهر زندگی میکنیم و با همسایه آپارتمانی خود فقط 5 متر فاصله داریم که بیشتر اوقات او را نمی شناسیم یا میشناسیم اما رابطه نداریم گاهی رابطه داریم اما هفته ها می گذرد ولی همدیگر را نمی بینیم!

واقعا این تنگای در وسعت نیست همانقدر تنگ شده ایم که وسیع شده ایم.

.....

می گویند کهکشان در حال وسعت یافتن است یعنی هر لحظه در حال گسترش است.

راستی آنطرف این وسعت می دانید چیست؟

بله سیاه چاله یعنی همه چیز آنجا دارد در یک نقطه فرو میرود.

این یعنی یک سنت الهی که همه چیز همین طور است

هر چیز پیدا کنی یک چیز دیگر از دست می دهی.

یک جایی وسعت یافته ای و متاسفانه کمی آنطرف تر آن بسیار تنگ آمده!

شاید بهتر است یک اصل را یاد بگیریم آنوقت شاکر در امور خواهیم بود وقتی یک سختی و تنگنا برای انسان پیش می آید آنطرف این تنگنا و سختی و مشکل یک آسانی و راحتی و وسعت است پس بهترین کار برای انسان در این مشکلات صبر است.


بنام جلال کریم

نمی شود دید و نگفت

گاهی دیدن ندارد

و گاهی هم گفتن ندارد

آخر در این وانفسای دیدار

چه باید کرد

ندید!؟

یا نگفت!؟؟

.... شاید گاه گفتن هم برسد

الان که سخت است

درود به آنان که توانایی گفتن دارند

درود به آنان با اینهمه شهامت و شجاعت

آنان که برای این نهی و این امر

سر دادن

.... جان دادن

با لبان تشنه پاک بازان همراهی و همپاهی شدند

برای برپایی معروف

و نابودی منکر

.... تا ابد برآنان سلام


یا محب المحسنین

وقتی سخنان رئیس جمهور را که در مراسم دومین سالگرد رحلت هاشمی رفسنجانی بیان شده را مرور میکنی به یکسری اکتشافات شگفت می رسی که در مورد هاشمی و روحانی است.

اول اینکه رفسنجانی خودش هم نمی دانست که چنین کارهایی انجام داده اینکه هاشمی بیان می دارد فردای جهان گفتگوست ولی در همین حال پایه گذار ساخت آن هم هست یعنی کسی که به موشک اعتقادی ندارد خودش در ایران موسس آن است! آیا هاشمی خودش می دانست که چنین برچسب نچسبی در دوسالگی فوتش بهش بچسبانند!!!!؟؟؟

در سراسر این سخنرانی که در مدح او سرائیده شده وقتی بنگری هاشمی واقعی را پیدا نمی کنی!

گاهی اوقات آنقدر با هاشمی فاصله می گیری که او در آسمانهاست و دیگران در زیر زمین!

هاشمی با همه بدی و خوبی هایش از زمین تا آسمان با روحانی فاصله داشت هاشمی لااقل ساعت 9 به سرکار نمی رفت برای کشور وقت می گذاشت هاشمی امیرکبیر نبود اما برای کشور زحمت بسیاری کشید هاشمی برای کشور خواب نداشت اما کسی که امروز خودش را هاشمی زمان جا میزند و انتظار دارد که او را دریابند بجای هاشمی زمان هیچ از این نظر با او سنخیت ندارد

هاشمی درو نبود اما مداح او جز درویی در سخن و عمل برای مردم چیز دیگری ندارد از جمله در همین مراسم چنین نشان داد

وقتی خودت در دستگاه دولتی برای دزدان اطرافت دزدی فراهم کنی سپس بیایی از آنها گله کنی واقعا آیا بودجه 98 با یک نیم نگاه و درصد افزایش حقوق کارمندان و شرکتهای دولتی را بنگیری مشخص می شود که 157 درصد با 10 درصد خیلی فاصله دارد بلعنده این نجوم بگیران و نجوم بران در همینجا نهفته اند ولی روحانی خودش را زده به آنرhi و هرازگاهی فقط ادای ضدیت درمیآورد کاش لااقل ادای مبارزه در میآورد

وقتی برنامه ریز او  این جداول بی درو پیکر در می دهد و مشاور ناآشنا او برای رد گم کردن آدرس غلط می دهد معلوم نیست این شرکتهای دولتی در این مملکت چه گلی بر سر ملت می زنند که چنین برایشان فرش قرمز پهن است و نه مجلس می تواند از آنها حساب بکشد نه هیچ نهاد دیگری!؟؟ 

پس روحانی چرا اینقدر زور می زند که چیزی که نیست حساب بیاید

آخر هاشمی در تنگنای بی کسی دستش را نا غافل برد پشت روحانی و او به این جایگاه تکیه زد حالا این موجود حقیر بجایی که لیاقت نداشته رسیده پس باید از او تشکر کند!

اما روحانی گاهی آسمان و ریسمان می بافد که نمی شود با هیچ سریشی به عقل سالم چسباند.

کاش روحانی خودش می دانست که چقدر با جایگاهی که در آن است فاصله دارد آنوقت شاید کمی شعور مردم را هم بحساب می آورد.


یا پروردگار عالمیان

وقتی هنوز فرق بین هزینه و سرمایه را بلد نیستیم مسلم کشور را که بدستمان می دهند چنین زشت مدیریت می کنیم که همه را نا امید می کنیم و خود به ورته چرت گویی می غلطیم و از واقعیتهای مملکت روز بروز بیشتر فاصله می گیریم.

وقتی برنامه ریز کشور کسی است که به یک مدیر خائین و ظالم بزرگ به مملکت و کسی که حقوق نجومی او را ارضا نکرده بلکه دست به دریافت وام بلاعوض میلیاردی می گیرد را امین و سرمایه نظام بنامد

میبینیم که در بودجه برای شرکتهای بی در و پیکر این نابجا حقوق بگیرها 150درصد اضافه می شود و حقوق معلمین و کارمندان 10درصد و بودجه بهداشت را کاهش می دهیم و وزیر موفق را فراری از دولت و سپس بودجه برای علم را هزینه می نامیم درحالی که نگاه به آموزش و علم و پزوهش باید سرمایه گذاری تلقی شود رئیس دولت وقتی بودجه اختصاصی برای دانش آموزان را هزینه نامید و به خود نیاورد که چه خیانتها که به آنها نشده و نمی شود باید پیامد این نوع نگاه هم این باشد که مملکت را کسانی در دست بگیرند منفعت طلب و فرصت خواه و نگاه را از ارزشها بسوی مادیات و مادیات و مادیات دگرگون کنند.

وقتی دانش و علم و پژوهش برای مملکت داران بشود هزینه آنوقت باید برای این دانش آموزان و سازندگان آینده هم ببینیم که هزینه بتراشند میلیارد میلیارد از قبیل دزدی ، زندان ، قتل ، اختلاس و.... جرم و جنایت و..... دادگاه و ...

اما کشورداران با فکر و متعهد و متخصص برای این قشر از جامعه سرمایه گذاری می کنند و در آینده کشور را به قلعه های پیشرفت و ارزشها سوق خواهند داد

باید به این دنیا زدگان سیاست باز که بار کشور شده اند به خودمان تاسف بخوریم

شاید دیده هایمان باز گردد و اشتباه نکنیم آنطور که قبل تر نموده ایم!!